عصبانیت اسیدی
شامگاه 11 اردیبهشت امسال ماموران کلانتری 108 نواب تهران در جریان اسید پاشی بهصورت زن جوانی در این خیابان قرار گرفتند و برای بررسی موضوع عازم محل حادثه شدند.
تحقیقات اولیه نشان میداد دقایقی قبل، مردی که سطلی در دست داشت با حمله به سوی زن جوانی به نام سارا، بهصورت او اسید پاشیده و بعد از آن با یک دستگاه موتورسیکلت از محل گریخته است.
ماموران در ادامه تحقیقات دریافتند، مجروح حادثه توسط یکی از همسایهها که شاهد این حادثه بود به بیمارستان انتقال یافته و تحت درمان قرار گرفته است. به این ترتیب به سرعت عازم بیمارستان شدند و به تحقیق از زن جوان که اسید بدنش را سوزانده بود پرداختند.
این زن در جریان تحقیقاتی که فقط چند لحظه به طول انجامید مدعی شد، عامل اسیدپاشی همسر صیغهای اوست و این تنها جملهای بود که وی توانست آن را به زبان بیاورد.
با مرگ زن جوان روی تخت بیمارستان، همسر صیغهای او بهعنوان متهم به قتل دستگیر شد و در جریان بازجوییها به پاشیدن اسید روی همسرش با همدستی یکی از دوستانش اعتراف کرد. با اعترافات مرد جوان، همدست او نیز دستگیرشد و پرونده با صدور کیفرخواست برای محاکمه متهمان به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
ترساندن، تنها انگیزه
صبح دیروز محاکمه مرد اسیدپاش با حضور اولیای دم و شاهدان حادثه در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
در ابتدای جلسه در حالی که اولیای دم از دادگاه برای همسر صیغهای دخترشان درخواست قصاص کرده بودند، وی در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: وقتی با همسرم آشنا شدم، او به خاطر برخی مشکلات از لحاظ روحی کاملا بههم ریخته بود تا اینکه تصمیم گرفتم او را از اوضاعی که گرفتارش شده بود نجات دهم.
کم کم به او علاقهمند شدم و بعد از مدتی وی را به عقد موقت خودم درآوردم. زندگی ما ادامه داشت تا اینکه 3ماه قبل از حادثه، ناگهان او ناپدید شد. هیچ کس از وی خبری نداشت.
خیلی تلاش کردم تا او را پیدا کنم تا اینکه بعد از 3 ماه وقتی به خانه برگشت، تصمیم گرفت از من فاصله بگیرد. روز حادثه به خانه آنها تلفن کردم و سراغ وی را گرفتم، اما وقتی که خانوادهاش گفتند وی از خانه بیرون رفته است و مشخص نیست چه زمانی بازگردد، بیشتر عصبانی شدم.
اسیدی را که 2 ماه قبل برای انجام کاری خریداری کرده بودم داخل یک سطل ماست ریختم و به دوستم تلفن کردم و از وی خواستم مرا با موتور به خانه سارا برساند. او هم قبول کرد و راهی خانه شدیم. چون احتمال میدادم او به خانه بازگردد به کمین وی نشستم.
40 دقیقه بعد او را دیدم که در راه رفتن به خانه بود. با سرعت به طرفش رفتم، اما آنقدر عصبانی بودم که نتوانستم خودم را کنترل کنم و اسید را به طرفش پاشیدم و بعد به همراه دوستم پا به فرار گذاشتیم.
متهم ادامه داد: باور کنید قصد کشتن سارا را نداشتم و فقط میخواستم او را بترسانم؛ چرا که میخواستم برایش زندگی خوبی فراهم کنم.
در ادامه جلسه دادگاه همدست مرد جوان که متهم به معاونت در قتل عمدی بود نیز در جایگاه قرار گرفت و با رد این اتهام مدعی شد: من از نقشهای که دوستم کشیده بود اصلا خبر نداشتم و نمیدانستم او قصد دارد به سمت همسرش اسید بپاشد.
بعد از حادثه وقتی مردم بهدنبال او میدویدند تعجب کرده بودم و نمیدانستم چه کار باید بکنم، فقط وقتی او روی ترک موتورم نشست به سرعت از محل دور شدم تا اینکه با اصرارهایم ماجرا را برایم تعریف کرد.
بعد از اظهارات این مرد و شاهدان حادثه، ختم جلسه محاکمه اعلام شد و قضات دادگاه برای صدور رای وارد شور شدند